صفحه اصلي ثبت نام تماس با ما پست الکترونيک آرشيو نقشه سايت | |||
|
|||
![]() ![]() |
|||
|
![]()
زن و شوهر جوانی پس سالها
ازدواج بچه دارنمیشدن برای اینکه از تنهایی در بیان یه توله روتوایلر میخرن و اونو مثل پسر خودشون بزرگ میکنن...این روت بزرگ میشه چندین بار جون این زن و شوهر رو نجات میده حتی از دست راهزنان.
اما پس از گذشت ۷ سال این خانم و اقای جوان صاحب نوزادی میشن که باعث میشه به
روتوایلردیگه کمتر توجه کنن....سگ حسودی میکنه اما کار بدی انجام نمیده...
تا اینکه یروز اقا و خانوم نوزادشون رو که خواب بود روی گهواره تنها میذارن و برای درست کردن کباب به تراس خونه میرن اما وقتی بر میگردن به داخل خونه تا برای بردن فرزندشون به مهد کودک اماده بشن میبینن
روتوایلربا دهن خونی تو راهروی خونه ایستاده مرد عصبانی میشه و بدونه اینکه فکری کنه اسلحشو بر میداره و سگش رو در جا میکشه...
و خیلی سریع میرن به اتاق نوزاد میبینن
روتوایلریه مار بزرگ رو کشته و سر مار رو کنده تا به بچه اسیبی نزنه....همون لحظه مرد فریاد میزنه که من سگ وفادارم رو کشتمممممم....
![]() [ چهارشنبه 4 دی 1392 ] [ 2:15 ]
[ حسین ][ بازديد : 514 ]
آخرين مطالب ارسالي
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
صفحات سايت
تعداد صفحات : 12
|
.تمامي حقوق مطالب اين سايت براي همين سايت محفوظ ميباشد و کپي برداري از آن به هر نحوي پيگرد قانوني خواهد داشت |